معرفی کتاب

معرفی کتاب

کتاب را باید ترویج کرد
معرفی کتاب

معرفی کتاب

کتاب را باید ترویج کرد

ازدواج جوان مومن بی پول !

در حال حاضر جوانی که نیاز به ازدواج دارد، امّا نه پول دارد، نه کاری و نه چیز دیگری، پدر و مادرش بی‌سواد هستند و کم‌درآمد و خود فرد هم درس می‌خواند (دانشجو است) وظیفه این دانشجو چیست؟

هر جوانی، طبعاً به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد و نیازهای درونی، او را به اقدام در جهت تشکیل خانواده و ازدواج دعوت می‌کند، امّا در این میان، مشکلات و موانعی وجود دارد که مدت‌ها او را از رسیدن به این هدف ارزشمند باز می‌دارد. در موقعیت و شرایطی وظیفه مرد این است که:
1. اصلاح نگرش نسبت به ازدواجازدواج آن قدرها هم که فکر کرده‌اید مشکل نیست، بلکه ازدواج یک امر ساده و یک نیاز طبیعی است که زن و مرد به یکدیگر دارند. دو رکن اصلی ازدواج، زن و مرد هستند که در خطبة عقد، پیمان زندگی مشترک می‌بندند، تا در ادارة زندگی تشریک مساعی نموده و تا پایان عمر نسبت به همدیگر وفادار باشند. مرد به مقدار امکاناتش چیزی یا مبلغی را به عنوان نشانة صداقت، تقدیم همسرش می‌نماید که در عرف اسلامی، «مهر» نامیده می‌شود. اصل ازدواج همین امر ساده و بی‌تشریفات است که مقدور همه می‌باشد و می توان با همین وضعیتی که در سوال آمده، همسر مناسب و شایسته برای خویش بر گزینید. زنان و همسرانی که ساد‌گی را پذیرا باشند و مؤمن و با اخلاق وجود دارند.
در واقع چیزی که باعث ترس و وحشت بعضی شده و فکر می کند که در شرایط فعلی نمی توانند ازدواج نمایید، یک سری آداب و رسوم و تجملات و توقّعات زاید و غیر ضروری است که بر سر راه ازدواج و انتخاب همسر برای جوانان به وجود آمده است، اگر بتوان نگرش خود را نسبت به ازدواج مطابق آنچه اسلام گفته است، اصلاح نموده، به فکر آداب و رسوم زیاد و غیرضروری نبود مطمئن باشید که زمینة ‌ازدواج فراهم است و می توان دختری را که از نظر معیارهای اسلامی مورد تأیید بوده و خانوادة ایشان از نظر فرهنگی، اقتصادی هم‌سطح خانوادة فرد می باشد باشد و در عین حال در بند آداب و رسوم تشریفاتی نباشند، برای خویش انتخاب نمایید. افراد زیادی بوده‌اند که با همین وضعیت اقدام به ازدواج نموده و زندگی ساده، سالم و اسلامی را در کنار همسر مهربان و متدین آغاز کرده‌اند.
البته درست است که نادیده گرفتن همة آداب و رسوم و تشریفات مربوط به ازدواج و بر پا نمودن مراسم ساده‌ سخت است شاید این نوع ازدواج کسرشأن افراد باشد شاید به ذهن افراد بیاید که اگر اینگونه ازدواج کنم، دیگران چه خواهند گفت؟ و ده‌ها اشکال و ایراد از این قبیل، امّا به هر حال باید اولویت‌ها را در نظر گرفت و زندگی را براساس واقعیت‌ها و معیارهای اسلامی پایه‌گذاری نمود نه براساس انتظارات و توقعات دیگران و آداب و رسومی که هیچ پایه و اساسی ندارند.
2. مشکلات حقیقی در مورد ازدواج را با کمک و مشورت دیگران برطرف سازید؛البتّه یکسری مشکلات حقیقی است که آداب، رسوم، تشریفات و تجملات در آن نقشی ندارند مانند شکل انتخاب همسر، بیکاری و بی‌درآمدی جوانان، مسکن و هزینه‌های سرسام‌آور رهن و اجاره و کرایه منزل و... یعنی شاید به ذهن شما بیاید که اگر مراسم ازدواج را با حداقل هزینه و در کمال سادگی برگزار نمایید، مشکلات بعدی را چگونه باید حل کرد، با این مشکلات نیز باید دو نوع برخورد داشت:
الف: چاره‌اندیشی و برنامة بلندمدت؛ راه‌حل‌های درازمدت برای مشکلات بیکاری، مسکن و... جوانان بیشتر مربوط به مسئولان مملکت و مربیان جامعه است که باید برای کل جامعه چاره‌اندیشی کنند. البتّه تسهیلاتی ـ ولو محدود ـ از سوی دولت برای ازدواج جوانان در نظر گرفته شده که در صورت واجد بودن شرایط شما می‌توانید از آن استفاده نمایید.
ب: چاره‌اندیشی و راه‌حل‌های کوتاه مدت؛ چاره‌اندیشی و راه‌حل‌های کوتاه مدت بیشتر مربوط به خود و خانوادة است. اگر برای فرد مقدور است در ایام تعطیلات یا یکی دو ساعت در طول روز به کار ولو کارهای عادی،‌ مشغول شده و پول آن را پس‌انداز کند. همچنین می توان مقداری از هزینه‌های زندگی‌ را کم نمود. مشورت با دیگران نیز برای کاریابی مفید است.
3. به امدادهای الهی جدّاً امیدوار باشید؛ خداوند و پیشوایان ما، در این‌باره به جوانان وعده‌های امیدبخشی داده‌اند و بر ما واجب است که به عنوان یک مسلمان به این وعده‌ها ایمان داشته باشیم، وعده‌های آن بزرگواران تخلف‌ناپذیر است. خداوند می‌فرماید: «مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، اگر فقیر و تنگ‌دست باشند خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد، خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.»[1]
پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ دربارة زیاد شدن روزی با ازدواج می‌فرماید: «زن بگیرید؛ زیرا که ازدواج کردن روزی شما را بیشتر می‌کند»[2] در جای دیگر می‌فرماید: «... هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند از ما نیست.»[3] تجربه نیز نشان داده است جوانانی که با فقر و تنگدستی امّا با توکل و امید به خدا ازدواج نموده‌اند، سریعاً‌ مشغول به کار شده و زندگی‌شان سامان یافته است.
4. اگر احساس نیاز به ازدواج شدید بود و از طرفی حتّی با رعایت راه‌حل‌های مذکور اقدام به ازدواج مقدور نیست، سعی کنید که با واقع‌نگری، عبادت و ورزش، تا حدودی این نیاز را کنترل نموده، و در فرصت مناسب‌تری به ازدواج اقدام کنید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سیدمهدی شمس‌الدین، انتخاب همسر و ازدواج، انتشارات شفق، 1378.
2. علی قائمی، تشکیل خانواده در اسلام، انتشارات امیری، 1378.
3. اسدالله محمدی‌نیا، بهشت جوانان، انتشارات سبط اکبر، 1379.

پی نوشت ها:
[1]. نور/33.
[2]. راوندی، النوادر، ص36؛ حر عاملی، محمدحسن، وسایل‌الشیعه، ج3، ص7.
[3]. حر عاملی، محمدحسن، وسایل الشیعه، ج3، ص5.

دو دلیل مهم برای ازدواج نکردن و پاسخ به ان


دو دلیل مهم برای ازدواج نکردن و پاسخ به ان 

در یادداشت پیش رو که محمدصادق محمدی وفایی آنرا نگاشته، نویسنده از دو دلیل مهم جوانان برای ازدواج نکردن سخن رانده است و به عنوان یک شاهد عینی از فقر زمان ازدواجش چنین می‌نویسد: بنده که در سال 72 ازدواج کردم، دل فقر برایم می سوخت. با دویست وپنجاه هزارتومان ازدواج کردم که مبلغ بالایی از آن بدهی بود. وسایل منزلم را با پیکانی به قم آوردم (فقط فرشی 6متری و کمدی را با ماشینی دیگر فرستادم). بسیاری از لوازم منزل را نداشتیم و... مرغی را که می خریدیم یخچالی نداشتیم تا الباقی مرغ را در آن قرار دهیم به ناچار آن را به یخچال دوستی می سپاردم.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است: 

به اطرافم نگاه می کنم جوانانی را می بینم که سفیدی موی سرشان خودنمایی می کند. از آنان می پرسم چندسال دارید؟ می گویند 29،28، 30 و 33 و...!

چرا مجردید؟! مگر نمیدانید از نظر اسلام جوان چون میوه ای بر درخت است که اگر به وقت چیده نشود فاسد می شود؟

لبخند برلب می گوید سی و سه سال سن دارم. زیبایی طرف برایم بسیار مهم است. موردی مناسب نمی بینم!

برادرم!

ای کاش به مرتبه ای پایین تر از زیبایی رضایت می دادی تا اکنون دهمین سال ازدواجت راجشن می گرفتی.اگر این همه وسواس به خرج نمی دادی اکنون برای چندمین فرزند و چندمین سال جشن تولد فرزندانت را می گرفتی.

 ادامه مطلب
 جوانی دیگر، آهی سرد می کشد و می گوید مدرک فوق لیسانسم را گرفته ام، مورد تحصیل کرده مناسب سراغ دارم اما دلپسند خانواده ام نیست! بسیاری از جوانان هم دودلیل برای ازدواج نکردنشان ذکر می کنند:

دلیل اول: فقر اقتصادی
می­گویند: زندگی سرشار از رنج شده است. هزینه­ های زنده ماندن و زندگی بسیاربالا رفته است. چگونه ازدواج کنیم، در صورتی که برای ازدواج مسکن نیاز است. حداقل پول رهنی لازم است. جد و جهد دولت­ها هم درپرداخت مبلغی ناچیز تحت عنوان وام ازدواج خلاصه شده است و گرفتن آن وام نیز با دهها دردسر در آمیخته است! از لابه لای گفتار برخی از والدین نیز فهمیده می­شود چون پول جهیزیه ندارند هر خواستگاری را رد می­کنند!

جواب اول:
هرچند نمی توان به جوانان گفت هزینه زندگی بالا نیست. نمی­توان گفت پول رهن و اجاره ضرورتی ندارد. حتی نمی­توان گفت چند میلیون وام دولتیان ساده و بی­ دردسر گرفته می­شود. ولی می­ توان گفت خداوند راستگوترین است و هرگز خلف وعده نخواهد داشت.

اگر شخصی مورد اعتماد به جوانی بگوید ازدواج کردن از شما، و پرداخت هزینه از بنده، به یقین آن جوان به وعده او اعتماد می­کند، حال اگر خداوند صادق الوعد، وعده ی بی نیازی بدهد، آیا می توان به وعده او بی اعتماد بود؟!

در قرآن کریم آمده است:«وَاءَنکِحُواْ الاْیَمَى مِنکُمْ وَالصَّلِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَآئِکُمْ إِن یَکُونُواْ فُقَرَآءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللّهُ وَسِعٌ عَلِیمٌ»؛ پسران و دختران بى همسر و غلامان و کنیزان شایسته ى (ازدواج) خود را همسر دهید. (و از فقر نترسید که ) اگر تنگدست باشند، خداوند از فضل خود بى نیازشان مى گرداند. خداوند، گشایشگر داناست. (او از فقر و نیاز شما آگاه است وبر کفایت شما وعده داده است و در عمل به وعده اش قدرت دارد.» با توجه به این آیه شریفه پیامبراکرم (ص) فرموده اند: «اگر کسى به خاطر ترس از وجود اهل و عیال ازدواج را ترک کند پس به خدا بدگمان گردیده است...» البته در این که دولت اسلامی باید به فکر جوانان باشد و بسیاری از دلسوزی­هایش را صرف ازدواج و جوانان کند، تردیدی وجود ندارد.

دو دلیل مهم جوانان برای ازدواج نکردن و پاسخ آن

جواب دوم:
استفاده از تجربه دیگران خرد پسند است و همگان در هر موردی سعی می کنند از تجربه دیگران استفاده کنند. در همین جامعه و در میان همین مردم، بسیاری از ازدواج ها در زمانی انجام شده که زوجین در کویر فقر به سر می بردند اما بعد از ازدواج، زندگیشان دگرگون شد و از فقر به ساحل بی نیازی رسیدند.

بنده که در سال 72 ازدواج کردم، دل فقر برایم می سوخت. با دویست وپنجاه هزارتومان ازدواج کردم که مبلغ بالایی از آن بدهی بود. وسایل منزلم را با پیکانی به قم آوردم (فقط فرشی 6متری و کمدی را با ماشینی دیگر فرستادم). بسیاری از لوازم منزل را نداشتیم و... مرغی را که می خریدیم یخچالی نداشتیم تا الباقی مرغ را در آن قرار دهیم به ناچار آن را به یخچال دوستی می سپاردم.

هر چند ذهن مشغولی به بدهی سخت بود و طلب بقیه ی مرغ آسان نبود و مدتی ذهنم به بدهی های ازدواج مشغول بود ولی به لطف الهی بعد از مدتی فقر چشیدن، وعده خداوند نمایان شد و در زندگیمان هر روز گشایشی حاصل می شد. اکنون همه ذرات وجودم می گویند: ای جوانان با اعتماد به وعده ی الهی « إِن یَکُونُواْ فُقَرَآءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ.» به سوی ازدواج بشتابید.

علاوه بر این جوانى به خدمت پیامبر اسلام (ص) رسید و از فقر مالى شکایت نمود. آن حضرت فرمود: « تُزَوِّج ، فَتَزَّوجَ فَوَسَّعَ عَلَیهِ.» ازدواج کن ، او هم ازدواج کرد و به گشایش­ هایى در زندگى نائل گشت. امام صادق(ع) نیز فرمودند:« الرَّزقُ مَعَ النِّساءِ وَالعَیالِ . روزى و رزق انسان با وجود زن و فرزندان افزایش پیدا مى­ کند.

ای کاش در این زمینه تحقیقی جامع صورت گیرد تا روشن شود، چند درصد از جوانان نسل های گذشته با جیب هایی سرشار از پول ازدواج کردند؟ چه تعدادی فقیر و نیازمند بودند ولی با توکل بر وعده الهی عروسی کردند و سپس بی نیاز شدند؟

البته در دنیا ماندن چه به صورت مجردی و چه متاهلی غم و رنج ها خاص خودش را دارد؛ زیرا قران کریم می فرماید:«انسان در رنج آفریده شده است».

از پیامبر اکرم(ص) نیز پرسیدند خداوند چه چیزی را خلق نکرده است؟ فرمود راحتی خالص آفریده نشده است.بنابراین مشکلات و رنج و مصیبت بوده و خواهد بود ولی مهم استقامت در مقابل مشکلات است .شکسپیر فرموده اند: «سعادتمند کسى است که به مشکلات و مصائب زندگى لبخند بزند.»

دو دلیل مهم جوانان برای ازدواج نکردن و پاسخ آن

دلیل دوم :
برخی از جوانان نا امیدانه حرف می زنند و می­گویند اخلاق و روحیات بسیاری از دخترها ،تغییر کرده است. بعضی از دخترها روحیه سازش ندارند فقط چند روز بعد از عروسی خواهان قطع ارتباط با پدر و مادر و دیگر بستگان هستند! برخی از آنها دوست پسر دارند و بعضی به حدی بد پوشش و بداخلاق شده­ اند که تا آخر مجرد ماندن بهتر از زندگی کردن با چنین دخترانی است.

آنان می گویند: شما در زمانی ازدواج کرده­اید که دختران ساده­ زیست و اهل زندگی کردن و قناعت پیشه و مقاوم در برابر سختی­ها بودند. چند درصد از دامادهای آن زمان به خاطر عدم پرداخت جهیزیه، زندانی شدند؟ اما اکنون سری به زندانها بزنید تا دریابید چه بسیارند جوانانی که زندانی جهیزیه­ اند!

دختران نیز از برخی پسران گله­ های مشابهی دارند و آنها را به بی وفایی و مرد زندگی نبودن و ... متهم می کنند. برخی از پدرها (دختران) نیز می­گویند بسیاری از پسران اهل زندگی نیستند. برخی­ها معتاد یا خلافکار هستند. جوانانی هم که دانشگاه رفته اند و مدرکی گرفته اند، شغلی ندارند.

نقد و جواب:
در این که در میان دختران و پسران ، ناپاکان و بی­ غیرت­هایی وجود دارد تردیدی نیست. بی­ غیرت بودن برخی­ها، از همان مراسم عروسیشان نیز آشکار است. زیرا همین بعض هستند که برای اقوام و دوستان کارت دعوت می فرستند و سپس عروسشان را به آرایشگاه می­برند بعد ازآرایش و آراسته شدن عروسشان، او را با لباسی زننده و سر و کله ای برهنه، دست در دست هم از جلوی انواع و اقسام دعوت شدگان (چشم پاکان و ناپاکان) رژه می روند!

راستی اگر شخصی چند روز بعد از مراسم عروسی به درب منزل این نوع از زوجین برود و به داماد بگوید الهی عروسیتان مبارک باشد بنده به علت مسافر بودن نتوانستم در مراسم جشنتان شرکت کنم و خانمتان را ببینم! اکنون به خانمتان بگویید تشریف بیاورند تا به او نگاهی بکنم، چه خواهد گفت؟ به یقین مخالفت خواهند کرد. پرسش این است چرا در مجلس جشن پوشش لازم نیست و نگاه کردن به هرتعداد آزاد است ولی اکنون ممنوع است؟ چرا از اول غیرتی نبودید؟!

دو دلیل مهم جوانان برای ازدواج نکردن و پاسخ آنعلاوه بر این، دختران نیز در این رابطه گله ها دارند آنان نیز می گویند برخی از پسران دوست دختر دارند و نمی از وفا در وجودشان دیده نمی شود. غیرت زندگی و گاه غیرت دینی هم ندارند.

از سویی هر چند در هر زمانی بعضی از دختران روحیه سازش ندارند و گاه بد پوشش نیز هستند. ولی بسیاری از دختران پاک و اهل زندگی هستند. باید رفت و تحقیق کرد و دختر اهل زندگی را پیدا کرد.

چگونه بعضی ها برای یافتن ماشینی بدون رنگ و با کیفیت پرسوجوهای لازم و دقت های کافی انجام می­دهند، و از کارشناس و ابزارپیشرفته برای فریب نخوردن استفاده می کنند ولی برای یافتن یاردائمی زندگی دقت های کافی و مشورتهای راهگشا طلب نمی کنند؟!

البته باید توجه داشت یکی از راههای انتخاب شدن، دیده شدن است با این حال عده ای، از دختران پاک و با حجاب کمتر خود را در معرض دید قرار می دهند. چه اشکالی دارد پاکان نیز در مجالس عمومی و با رعایت مسائل شرعی و عرفی، حضور داشته باشند؟

خاتم پیامبران فرموده اند: «اگر امید را از مادری که بچه شیر دهی دارد، بگیرند، هرگز به بچه شیرخوارش شیر نمی­دهد.» پس یادمان باشد هرگز ناامیدانه حرف نزنیم. البته برخی از عروسی ها روشمند انجام نمی شود به طلاق و عوارضات شوم دیگری مبتلا می شوند.

جامعه شناس شهیر «ویل دورانت» مى نویسد: «چون ازدواج زن و مرد در اجتماع جدید، به معناى صحیح صورت نمى گیرد; زیرا تنها بر اساس رابطه جنسى استوار است، نه بر مبناى احساس پدرى، از این رو به زودى به تباهى کشیده مى شود; چون چنین ازدواجهایى که فاقد همبستگى با همنوع و با زندگى است، به سرعت گسسته مى گردد و آنگاه زن و مرد که گویى دو جزء کاملاً جدا از همند، هر یک سر به گریبان خود فروبرده و در نتیجه، نوع دوستى که در عشق وجود دارد، به خود پرستى که بر اثر تحریک و فشار ماسکهاى دروغین پدید مى آید، مبدّل مى گردد. در این صورت، تمایل مرد که هر روز طعمه تازه اى مى یابد، به او باز مى گردد; چون دیگر آن انس که وجودش را، سبکبار و آرام مى کند، فاقد گشته و همسرش چیز تازه و جدیدى ماوراى آنچه تا کنون داشته و عرضه داشته، ندارد...»

سازندگیهاى ازدواج

سازندگی هاى ازدواج
وقتى نهادى مانند خانواده قداست یافت ، کمک به پى ریزى آن نیز مقدس خواهد بود، چه از سوى خود دختر و پسر باشد، که حاضر شوند دوش خود را زیر بار مسؤ ولیت خانواده قرار دهند، چه از سوى پدر و مادر باشد، و چه از سوى بستگان ، آشنایان و نیکوکارانى که به هر نحوى در شکل گیرى یک زندگى مشترک و بر پایى این خیمه عفاف و ایجاد تسهیلات آن بکوشند و همکارى کنند
. تاءثیرات مثبت ازدواج را مى توان این گونه برشمرد:
-----------------
 
ادامه مطلب ...

افزایش سن ازدواج

مطالعه این مطلب به همگان توصیه میشود 

، هدف اصلی این تحقیق وارسی و آزمون این فرضیه است که بالا رفتن سن ازدواج باعث افزایش نرخ انحرافات اخلاقی و بی بند و باری های جنسی در میان جوانان شده است. بدین منظور، ابتدا باید نشان دهیم که سن ازدواج در دهه های اخیر افزایش یافته است. اولین گام، تعریف شاخصی برای اندازه گیری سن ازدواج است و گام بعدی، تعیین هنجار در این زمینه; چرا که صرف نشان دادن افزایش یا کاهش سن ازدواج بدون تعیین هنجار، معنای خاصی در برنخواهد داشت.
 
ادامه مطلب ...

چرا ازدواج ؟ چرا تشکیل خانواده؟



ازدواج و تشکیل خانواده، براى هر مرد و زنى آثار و فواید مهمى دارد. عمده‌ترین اهداف تشکیل خانواده عبارت است از



أ. نخستین و آشکارترین اثر تشکیل خانواده، تأمین نیاز جنسى زن و مرد است. زن و مرد

از نظر جسمى دو جنس مخالفند و به تدریج که بالغ مى‌شوند، نیاز جنسى خاصّى در آن‌ها پدید مى‌آید که هریک را به دیگرى متمایل مى‌سازد.

تأمین این نیاز جنسى در نظام ارزشى اسلام، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه با رعایت ضوابط و شرایط، کارى پسندیده و مقدّس به شمار مى‌رود. همه نیازها و تمایل‌هاى انسان، بر اساس حکمت خداوند در او به ودیعه نهاده شده است و هدفى خاص را دنبال مى‌کند. در این میان، نکته قابل ملاحظه مورد توجّه اسلام قرار گرفته، این است که نیازهاى انسان متعدّد است و انسان باید همه آن‌ها را به طور متعادل و متوازن تأمین کند تا به کمال لایق انسانى دست یابد؛ از این رو هریک از نیازهاى خود را باید به صورتى تأمین کند که مانع تأمین دیگر نیازهاى او نشود و در رشد طبیعى و همه جانبه‌اش اختلال ایجاد نکند.

رعایت این حقیقت در باره نیاز جنسى و تأمین آن، اقتضا دارد که اوّلا بلوغ جنسى به طور طبیعى و در وقت مناسب خود پدید آید تا منشأ بحران و ناهماهنگى نشود؛ انسان را به ورطه سقوط نکشاند و جلو رشد و کمال‌هاى دیگر او را نگیرد؛ بنابراین لازم است محیط زندگى و جامعه انسانى از وجود عواملى که باعث بلوغ زودرس مى‌شود و کودکان و نوجوانان را از مسیر اصلى رشد و کمال خود به مسیرهاى انحرافى مى‌کشاند، پاک و پالایش شود. ثانیاً پس از بلوغ جنسى نیز باید تأمین این نیاز، با تأمین نیازهاى دیگر انسان هماهنگ و همراه باشد و فقط نیاز جنسى، همه ذهن و فکر انسان را به خود مشغول نسازد؛ چرا که در این صورت، انسان موجودى تک‌بعدى و حیوانى خواهد شد و بخش عمده‌اى از نیازها و کمال‌هاى وجود خود را فراموش خواهد کرد و این، خسارتى بزرگ است که باعث سقوط انسان مى‌شود.

بدیهى است که این هدف به تنهایى کافى نیست و نمى‌تواند یگانه علّت تشکیل زندگى خانوادگى باشد؛ زیرا بدون تشکیل خانواده هم، دستیابى به چنین هدفى امکان‌پذیر است.

--------------------------------------------

ب. دوّمین هدف از تشکیل خانواده، پیدایش آرامش روانى میان همسران است.


قرآن کریم در این باره مى‌فرماید:

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ؛. روم (30)، 21.

 و از نشانه‌هاى او این‌که همسرانى از جنسخودتان براى شما آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این، نشانه‌هایى است براى کسانى که مى‌اندیشند.

در واقع، هریک از مرد و زن به تنهایى ناقص است و نیاز به دیگرى دارد و این نقص، با تشکیل خانواده برطرف، و آرامش براى هر دو طرف حاصل مى‌شود.


---------------------------------------------


ج. هدف سوم، پیدایش «مودّت» و «رحمت» و عواطف متقابل میان همسران است. «


مودّت» به معناى ظاهر ساختنِ محبّت

، و «رحمت»، نوعى تأثّرِ روحى و نفسانى است که از مشاهده نیاز طرفِ مقابل حاصل مى‌شود و شخص را به رفع نیازِ وى وا مى‌دارد

. این حالت، پیوسته به صورت یک کنش و واکنش متقابل میان همسران ادامه مى‌یابد و عواطفى عمیق‌تر و بادوام‌تر میان آن دو ایجاد خواهد کرد که وحدت و استحکام بنیان خانواده را در پى دارد و پرتو آن به فرزندانشان نیز سرایت خواهد کرد.

در آیه‌اى که گذشت، خداوند در حقیقت به یکى از نیازهاى اصیل انسان اشاره مى‌کند که ریشه فطرى دارد و جز در زندگى خانوادگى به صورت کامل ارضا نمى‌شود. انسان، به ویژه در سنّ بلوغ، احساس نیاز مى‌کند که کسى را دوست داشته باشد و کسى نیز او را دوست داشته باشد؛ از این رو هر روز به کسى دل مى‌بندد و پس از آن‌که در عشق خود شکست خورد، دنبال دیگرى مى‌رود. کم نیستند جوانانى که بهترین فصل زندگى و بخش عمده‌اى از سرمایه عمر خود را در این موضوع هدر مى‌دهند و سرانجام با اعصابى فرسوده، از زندگى و جامعه بریده، به گوشه‌گیرى روى مى‌آورند.

باید توجّه داشت که راه درست تأمین این نیاز روحى و ایجاد رابطه عاطفى را مى‌توان در یک ازدواج حساب شده جُست و محبوب خود را یافت. در این صورت انسان مى‌داند که باید به چه کسى عشق بورزد و متقابلا مورد عشق و محبّت همسر خویش نیز قرار خواهد گرفت و در زندگى پر از صفا و صمیمیّت، هر دو به زندگى خود ادامه خواهند داد. با این فرض، در چارچوب اصول اخلاقى و ارزش‌هاى دینى، این نیازِ عمیقِ عاطفى و روانى اشباع خواهد شد. خانواده‌هایى که به این ترتیب و با رعایت اصول اخلاقى و در پوشش رعایت ارزش‌هاى والاى دینى تشکیل مى‌شوند، از نوعى صفا و صمیمیّت و لذّت در زندگى خود بهره مى‌برند که دیگران از آن بى‌بهره و بى‌خبرند.

در جوامعى که روابط جنسى، آزاد است، همسران اغلب گرفتارِ اضطراب روحى مى‌شوندو آرامش لازم را نمى‌یابند. افزون بر این، در این جوامع به طور معمول عشقِ جدّى و با دوامى در خانواده پیدا نمى‌شود و همیشه احساس کمبود عاطفى خواهند داشت.


------------------------------------------------------



د. چهارمین و عمده‌ترین هدفِ تشکیل خانواده، تأمین نیازِ انسان به داشتن فرزند و تکثیر نسل انسان‌ها است.


علاقه به داشتن فرزند، نیازى فطرى است.

در هر پدر و مادرى، علاقه پدرى و مادرى وجود دارد که شاید بتوان گفت: این علاقه در مادر بیش‌تر است.

پیدایش فرزند، خانواده را وارد مرحله جدیدى مى‌کند و اعضاى دیگرى واردِ خانواده خواهند شد که نسل بعد را تشکیل مى‌دهند و پایه تشکیل جامعه آینده خواهد شد.

از سوى دیگر، هنگامى که اعضاى جامعه گسترش مى‌یابند و روابط خانوادگى و خویشاوندى در آن‌ها ضعیف و فاصله آن‌ها از هم زیاد مى‌شود، این ارزش‌هاى اجتماعى هستند که جایگزینِ رابطه خویشاوندى و فامیلى شده، وحدت و همبستگى جامعه را تضمین و تأمین مى‌کنند؛ ارزش‌هایى که اسلام بر آن‌ها تکیه کرده و آن‌ها را بر عقاید و بینش خاصّ خود استوار ساخته است؛ ولى باید توجّه داشت که انتقال این ارزش‌ها و عقاید به اعضاى آینده جامعه نیز به عهده خانواده است که هرچه خانواده در این راه موفّق‌تر باشد و بتواند فرزندان شایسته‌ترى پرورش و تحویل جامعه بدهد، آینده جامعه، بهتر و روشن‌تر خواهد بود و اگر در مسأله رشد و تربیت فرزند کوتاهى شود، آینده جامعه تهدید خواهد شد.

----------------------------------------------------

------------------------------------------------------------

------------------------------------------------------------------


کارهایى که اعضاى خانواده در مسیر تأمین این اهداف انجام مى‌دهند، به دو نوع اصلى تقسیم مى‌شود:


أ. کارهایى که از همه اعضاى خانواده ساخته است و همه، به طور یکسان مى‌توانند با انجام آن‌ها در تأمین این اهداف مؤثّر باشند.

ب. کارهایى که از همه اعضا ساخته نیست؛ بلکه به تناسب ویژگى‌هاى جسمى و روانى اعضا، هریک از آن‌ها از فردِ خاصّى ساخته است و انجام آن از توانِ اعضاى دیگر خارج خواهد بود و بر همین اساس، به طور طبیعى، نوعى تقسیم کار بین اعضاى خانواده شکل مى‌گیرد؛

براى مثال ایفاى نقشى که زن در محیط خانواده مى‌تواند داشته باشد، هیچ‌گاه در توان مرد نیست. زن با توجّه به ویژگى ساختمان طبیعى و جسمانى‌اش مى‌تواند باردار شود و پس از وضع حمل، قادر است کودک خود را با شیرى که در سینه دارد، تغذیه کند و با توجّه به ویژگیهاى روانىِ مادرانه، او را پرورش دهد؛ امّا این‌گونه کارها از مرد که داراى ویژگى‌هاى جسمانى و روانىِ دیگرى است برنمى‌آید.

مرد نیز با توجّه به خصوصیات جسمانى و روانىِ خود مى‌تواند وظایفى را در مسیر تأمین اهداف خانواده بر عهده بگیرد که زن به انجام آن‌ها توانا نیست؛ پس تفاوت نقش زن و مرد در تأمینِ اهداف خانواده، به تمایز ویژگى‌هاى روحى و جسمى آنان مربوط مى‌شود. در سنجشى کلّى مى‌توان گفت که به طور معمول زن از نظر احساسات و عواطف، و مرد هم از نظر تدبیر و تعقّل قوى تر، و از آن‌جا که محیط خانواده، هم به تدبیر و هم به پرورش و تربیت نیاز دارد، این تقسیم کار به شکل طبیعى پدید مى‌آید که مرد به اداره خانواده و تأمین نیازهاى اقتصادى آن بپردازد و زن که از عشق و احساس به فرزندان خود لبریز است و بیش‌تر مى‌تواند آن‌ها را تحمّل کند، پرورش فرزندان را برعهده گیرد؛ بنابراین، بررسى دقیقِ اخلاق در خانواده و شناختِ احکام و ارزش‌هایى که اسلام در این زمینه مطرح کرده است تا حدّ بسیارى به شناخت خصوصیات جسمى و روحى هریک از اعضاى خانواده و نقش‌هاى ویژه‌اى که مى‌توانند ایفا کنند، بستگى دارد.
-----------------------------------------------------------
کتاب پرسش و پاسخ ها آیت الله مصباح یزدی