به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،انتشار
نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا بازتابهای گسترده و در عین حال
متفاوتی در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در جهان داشت. رسانههای
بسیاری انتشار این نامه را پوشش خبری دادند، و تعداد بیشتری از رسانههای
غربی هم تصمیم به سکوت درباره آن گرفتند. بدیهی است که این رسانههای جریان
غالب رسانهای غرب میدانند که هرگونه پردازش و بازتاب این نامه به هر
شکل، آنها را به انتقالدهنده این پیام و دعوت رهبر ایران به اسلام اصیل و
تعامل شرافتمندانه تبدیل میکند و برای آنان بازی دو سر باخت محسوب
میشود.
اما شبکههای اجتماعی داستان دیگری دارند و معمولا در
اتفاقات و جریانهای خبری، چند گام جلوتر از رسانهها حرکت میکنند و
کاربران آن در لحظه، به پیامرسانی و انتشار اخبار مشغول هستند؛ پیش از هر
رسانه رسمی دیگر.
در مورد نامه و پیام رهبر انقلاب به جوانان در
کشورهای غربی هم این چنین بود و از اولین دقایق انتشار رسمی این نامه،
اشتراکگذاری فرازهای مختلف این نامه در شبکههای اجتماعی آغاز شد و تا
ساعتها ادامه پیدا کرد.
ادامه مطلب را ببینید
..این نامه درعینحال میتواند پروژه ایرانهراسی لابی صهیونیستی را خنثی کرده و فرصت لازم برای شناخت وجهه واقعی ایران اسلامی را در اختیار جوانانی قرار دهد که هنوز تحتتأثیر تبلیغات پرحجم رسانهای قرار نگرفتهاند. اما افزون بر محتوای نامه، مسائل مهم امروز ما نحوه انعکاس این محورهای مؤثر در غرب است. امروز به لطف شبکههای اجتماعی، پیوستگی خاصی میان انسانها در سطح جهان شکل گرفته است. باید تلاش کرد همانطور که در متن این نامه، پرسشهایی بهمنظور فتح باب گفتوگو با جوانان غربی مطرح شده است، این امکان در سطح رسانهای و آکادمیک ایجاد شود تا آنان نظرات خود با هر نوع رویکرد را بیان کنند. اینکه چطور میشود این نامه را به محافل علمی و مراکز مطالعاتی در غرب که تأثیر نسبی بر سیاست خارجی کشورهای خود دارند رساند، موضوع قابل تأملی است. نشاندادن چهره واقعی اسلام و ایران و رنج برخورد دوگانه با تروریسم به افکار عمومی، از اهداف اصلی مقام معظم رهبری است و باید برای این مسئله برنامهریزی کرد. صرف نشر آن در رسانههای رسمی، پایان مأموریت متولیان انعکاس این نامه نیست و این اقدام کنشگرانه باید با استفاده از تبادل جامعه مدنی ایران با جامعه مدنی غرب، بازخوردهای بیشتری را پدید آورد. همانطور که در متن نامه بارها تأکید شده، ایجاد فضای بحث و تبادلنظر در باب مفاهیم مشترک یا مفاهیم احتمالا مورد اختلاف از طریق گفتوگوی مستقیم با مردم، فرصتی است که متولیان امر نباید بهآسانی از دست بدهند. واضح و مبرهن است که دستگاه دیپلماسی ایران نیز از این نامه رهنمود گرفته و همانند نکات دیگری که مقام معظم رهبری در باب مسائلی چون فتوای حرامبودن استفاده از سلاح هستهای ارائه کردند، در مذاکرات سیاسی و ارتباطات رسمی و محافل دیپلماتیک محورهای این نامه را مورد استفاده قرار میدهند. بااینحال تأکید نگارنده بر یافتن راههای دیگری خارج از چارچوبهای دیپلماسی رسمی است که فعالکردن ظرفیتهای دیپلماسی عمومی و افزایش تعداد خوانندگان این نامه را مدنظر قرار میدهد.
امیدواریم که پوشش نامه در رسانههای جمعی غرب، باعث شود تا آن دسته از جوانان غربی که استعداد بیدار شدن را دارند، از خواب بیدار شوند، اما در عین حال باید بدانیم که متأسفانه هیچ راهی وجود ندارد که مطمئن شویم نامه رهبر ایران به دست اکثریت جوانان در غرب میرسد.
اگر سازمانهای غیردولتی در غرب داشتید که وظیفه توزیع این نامه را مثلاً در دانشگاهها به عهده میگرفتند، شرایط خیلی فرق داشت. به نظر من، باید تلاش کرد تا چنین نهادهایی تشکیل شود. اگر عدهای جوان و مسلمان اقدام به توزیع این نامه کنند، کنترل آنها برای دولت کار دشواری میشود. دستکم در آمریکا ما این تصور را داریم که طبق قانون اساسی، هنوز اندکی آزادی بیان و آزادی رسانه وجود دارد. مثلاً وقتی دانشآموزان دبیرستانی تصمیم میگیرند یک ایدئولوژی را ترویج کنند، پلیس به آسانی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. اگرچه زمانی که تشخیص دهند ممکن است این فعالیتها برای دولت خطرناک باشد، افرادی نفوذی را میان آن دانشآموزان میفرستند و تلاش میکنند گروه آنها را از بین ببرند.
البته گروههایی از مسلمانان هم در آمریکا بودهاند که توانسته به فعالیتهای خود ادامه بدهند. مثلاً گروهی از جوانان مسلمان وجود دارد که تحت مدیریت «فتحالله گولن» فعالیت میکنند. گولن که خودش از عوامل سیا است، پولهای زیادی دارد که گفته میشود از قاچاق مواد مخدر به دست آورده است. وی پس از 11 سپتامبر با این پولها، گروههای مسلمان عمدتاً ترک را مدیریت کرد تا نمایندگیهایی در مدارس و دانشگاهها تشکیل دهند. وی حتی مدارس زیادی را در آمریکا تأسیس کرد. اما مقامات آمریکایی خیالشان از این بابت راحت است، چون گولن دوست خودشان است.
با این حال، شاید بتوان چنین گروههایی را تشکیل داد که بتوانند گفتگوهایی میان ایران و جوانان آمریکایی، میان شیعیان و سنیها و شاید میان مسیحیها و مسلمانان برقرار کنند. دلیلی وجود ندارد که چنین گروههایی نتوانند فعالیتی در آمریکا بکنند و مثلاً اخبار نامه رهبر ایران را میان جوانان منتشر کنند. بنابراین علاوه بر محتوای نامه رهبری، شیوه توزیع آن در غرب هم اهمیت زیادی دارد. این نامه قطعاً به دست نخبگان آمریکایی میرسد، اما مهم این است که به دست عموم جوانان هم برسند که مخاطبان اصلی نامه هستند.
-
ادامه مطلب ...