..این نامه درعینحال میتواند پروژه ایرانهراسی لابی صهیونیستی را خنثی کرده و فرصت لازم برای شناخت وجهه واقعی ایران اسلامی را در اختیار جوانانی قرار دهد که هنوز تحتتأثیر تبلیغات پرحجم رسانهای قرار نگرفتهاند. اما افزون بر محتوای نامه، مسائل مهم امروز ما نحوه انعکاس این محورهای مؤثر در غرب است. امروز به لطف شبکههای اجتماعی، پیوستگی خاصی میان انسانها در سطح جهان شکل گرفته است. باید تلاش کرد همانطور که در متن این نامه، پرسشهایی بهمنظور فتح باب گفتوگو با جوانان غربی مطرح شده است، این امکان در سطح رسانهای و آکادمیک ایجاد شود تا آنان نظرات خود با هر نوع رویکرد را بیان کنند. اینکه چطور میشود این نامه را به محافل علمی و مراکز مطالعاتی در غرب که تأثیر نسبی بر سیاست خارجی کشورهای خود دارند رساند، موضوع قابل تأملی است. نشاندادن چهره واقعی اسلام و ایران و رنج برخورد دوگانه با تروریسم به افکار عمومی، از اهداف اصلی مقام معظم رهبری است و باید برای این مسئله برنامهریزی کرد. صرف نشر آن در رسانههای رسمی، پایان مأموریت متولیان انعکاس این نامه نیست و این اقدام کنشگرانه باید با استفاده از تبادل جامعه مدنی ایران با جامعه مدنی غرب، بازخوردهای بیشتری را پدید آورد. همانطور که در متن نامه بارها تأکید شده، ایجاد فضای بحث و تبادلنظر در باب مفاهیم مشترک یا مفاهیم احتمالا مورد اختلاف از طریق گفتوگوی مستقیم با مردم، فرصتی است که متولیان امر نباید بهآسانی از دست بدهند. واضح و مبرهن است که دستگاه دیپلماسی ایران نیز از این نامه رهنمود گرفته و همانند نکات دیگری که مقام معظم رهبری در باب مسائلی چون فتوای حرامبودن استفاده از سلاح هستهای ارائه کردند، در مذاکرات سیاسی و ارتباطات رسمی و محافل دیپلماتیک محورهای این نامه را مورد استفاده قرار میدهند. بااینحال تأکید نگارنده بر یافتن راههای دیگری خارج از چارچوبهای دیپلماسی رسمی است که فعالکردن ظرفیتهای دیپلماسی عمومی و افزایش تعداد خوانندگان این نامه را مدنظر قرار میدهد.