رُوِىَ أَنَّهُ عَلَیْهِ السَّلامُ کَانَ جَالِسًا فِى أَصْحَابِهِ فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِیلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ.
سیّد رضىّ رضوان الله علیه مىفرماید: «در روایت است که روزى حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام در میان أصحاب خود نشسته بودند که زنِ زیبائى از آنجا عبور کرد؛ أصحاب آن حضرت، همه به آن زن چشم دوختند.
فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: إنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ، وَ إنَّ ذَلِکَ سَبَبُ هَبَابِهَا.
«چشمهاى این مردان فَحْل و داراى قوّه فعلیّت و ذکوریّت «طَوامِح» است. (یعنى: از روى قلب بلند شده و تا نقطه دورى را پى گیرى و دنبال میکند) و این سبب هیجانِ همین فُحُول و مردان شده است، که در اینجا نشستهاند.» این چشمها، که طَوامِح است، موجب هیجان فکرى و نفسى اینها شده، و اینها را به دنباله خاطراتى که از این زن دیدهاند، برانگیخته است.
فَإذا نَظَرَ أَحَدُکُمْ إلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ، فَلْیُلامِسْ أَهْلَهُ، فَإنَّمَا هِىَ امْرَأَةٌ کَامْرَأَةٍ.
بعد میفرماید: «زمانى که نظر شما به زنى افتاد که او براى شما مُعجِب بود، زیبا و شگفت انگیز بود، فوراً بروید با زن خودتان نزدیکى کنید، زیرا که زنِ شما مثل آن زن است؛ و هیچ تفاوتى ندارد.» امْرَأَةٌ کَامْرَأَةٍ.
و این عجیب دستورى است! یعنى تا نزدیکى کردید، تمام آن خاطرات و هیجان از بین مىرود.
فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ: قَاتَلَهُ اللَهُ کَافِرًا، مَا أَفْقَهَهُ!
«مردى از خوارج که در آنجا بود و کلام حضرت را شنید گفت: خدا این کافر را (این علىّ را) بکشد! چقدر خوب مىفهمد و چقدر با درایت و با فهم است»!
فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِیَقْتُلُوهُ. «أصحاب حضرت از جاى خود برجستند تا او را بکشند».
فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: رُوَیْدًا! إنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ، أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْب. «نهج البلاغة» حکمت ۴۲۰.
«حضرت فرمود: آرام باشید و دست نگهدارید! او مرا سبّى کرده است، جزاى او اینست که به او سبّى کنم، یا اینکه گناهى را که کرده است عفو نمایم و از او بگذرم.»
این را مىگویند: إمام! از طرفى علم و دِرایت را ببینید که چه خوب مطلب را روشن کرده است! و
اینکه اینقدر در إسلام توصیه شده است: نکاح کنید، نکاح کنید، براى همین جهت
است. هر کس برود نکاح کند، هر زنى را براى خود بگیرد از تمام مفاسد
محفوظ است.
زن، عصمت است.
هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ . قسمتى از آیه ۱۸۷، از سوره ۲: البقرة.
زن لباس و پوشش مرد است؛ مرد لباس و ساتر عیوب زن است.
و کسیکه زن دارد، أصلًا فکرش دنبال جائى نمىرود؛
عبارت: إنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِح، دیگر درباره او نیست
. أمّا اگر راه ازدواج بسته شد، و مردم زن نگرفتند، آنوقت بخواهند با دستوراتِ
کلاسیک و غیره مطلب را درست کنند، إمکان ندارد؛ و «این قافله تا به حشر
لنگ است